بیماری های مشابه

کیست اپیدرموئید
کیست اپیدرموئید
کیست‌های اپیدرموئید (Epidermoid cysts) که به‌اشتباه با نام کیست‌های سباسه (Sebaceous cysts) شناخته می‌شوند، یکی از شایع‌ترین تومورهای خوش‌خیم پوستی در بزرگسالان هستند و در کودکان و نوزادان به‌ندرت مشاهده می‌شوند. این کیست‌های نیمه‌جامد دارای پوششی از اپیتلیوم کراتینیزه بوده و عمدتاً با کراتین نرم شده پر شده‌اند که حالتی شبیه به پنیر و بویی تند دارند. این کیست‌ها اغلب به‌صورت خود به خودی ظاهر می‌شوند. همچنین ممکن است به‌دلیل تخریب ساختارهای فولیکولی یا کاشت اپیدرم از طریق آسیب نافذ ایجاد شوند.

بلفاریت (پلک‌آماس)
بلفاریت (پلک‌آماس)
بلفاریت (Blepharitis)، که به عنوان مایبومیت (Meibomitis) نیز شناخته می‌شود، یک وضعیت التهابی مزمن در لبه پلک است. این بیماری در افرادی با فوتوتایپ‌های پوستی روشن شایع‌تر است و ارتباط نزدیکی با سندرم خشکی چشم (Dry Eye Syndrome) دارد.

مئیبومیت
مئیبومیت
در امتداد لبه‌های پلک‌ها، منافذی از یک سری غدد چربی به نام غدد مایبومیوس (meibomian glands) وجود دارد. اختلال عملکرد و التهاب این غدد، میبومیتیس (meibomitis) نامیده می‌شود. در این وضعیت، ترشح طبیعی چربی از این غدد غلیظ‌تر شده و مقدار آن کمتر می‌شود. از آنجا که ویژگی طبیعی این ترشح چربی برای جلوگیری از تبخیر لایه اشکی لازم است، میبومیتیس منجر به افزایش تبخیر اشک و در نتیجه بروز علائم خشکی، سوزش و تحریک می‌شود. این بیماران همچنین از احساس وجود شن در چشم، تاری دید، گل‌مژه‌های مکرر، قرمزی چشم‌ها، آبریزش چشم و تورم یا قرمزی لبه‌های پلک شکایت دارند. با گذشت زمان، اختلال مزمن غدد مایبومیوس منجر به ضخیم شدن و کندی لبه پلک، ایجاد شالازیون‌های مزمن، کراتیت نقطه‌ای سطحی (superficial punctate keratitis)، نئوواسکولاریزاسیون قرنیه (corneal neovascularization) و ایجاد زخم می‌شود.

سلولیت مداری
سلولیت مداری
سلولیت اربیتال (Orbital cellulitis) به عفونت بافت‌های نرم مدار چشم (orbit) در پشت سپتوم اربیتال (orbital septum) گفته می‌شود که به دلیل گسترش عفونت نزدیک، تروما یا انتشار باکتریایی از طریق خون ایجاد می‌گردد. عوامل مستعدکننده شامل عفونت‌های محلی پلک مانند هوردئولوم (hordeola) و داکریوسیستیت (dacryocystitis)، سینوزیت، عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی، عفونت‌های دندانی، اوتیت میانی (otitis media) و تروما به پلک (مانند نیش حشرات) می‌باشند. این بیماری گسترش نادر پس‌سپتومی سلولیت پیش‌سپتومی (preseptal cellulitis) است که به التهاب ساختارهای جلوی سپتوم اربیتال اشاره دارد. سلولیت اربیتال در کودکان شایع‌تر است اما در هر گروه سنی ممکن است دیده شود.

سلولیت پره‌سپتال
سلولیت پره‌سپتال
سلولیت پیش‌سپتال (Preseptal cellulitis)، که به عنوان سلولیت اطراف چشمی (periorbital cellulitis) نیز شناخته می‌شود، عفونتی است که در پلک و بافت‌های نرم اطراف چشم در جلوی سپتوم اربیتال (orbital septum) رخ می‌دهد و معمولاً به دلیل گسترش عفونت مجاور یا آسیب به وجود می‌آید. عوامل مستعدکننده شامل عفونت‌های محلی پلک (هوردئولوم، داکریوسیستیت)، سینوزیت، عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی، عفونت‌های دندانی، اوتیت میانی و آسیب به چشم (مانند نیش حشرات) می‌باشند. این بیماری در کودکان زیر ۵ سال شایع‌تر است، اما می‌تواند در هر گروه سنی دیده شود. از نظر بالینی به صورت اریتم و ادم حاد پلک ظاهر می‌شود. ممکن است تب، درد، ترشح بینی یا کنژنکتیویت نیز همراه باشد. شایع‌ترین عوامل ایجادکننده باکتری‌های استافیلوکوک (Staphylococcus) و استرپتوکوک (Streptococcus) هستند. میزان سلولیت پیش‌سپتال ناشی از هموفیلوس آنفلوآنزا نوع ب (Haemophilus influenzae type b) به‌طور قابل توجهی از زمان معرفی واکسن کاهش یافته است.

بلفاریت ویروس هرپس سیمپلکس
بلفاریت ویروس هرپس سیمپلکس
بلفاریت ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس (Herpes simplex virus blepharitis) عفونتی در پلک‌ها است که توسط ویروس هرپس سیمپلکس نوع ۱ (HSV-1) یا نوع ۲ (HSV-2) ایجاد می‌شود، که نوع دوم کمتر شایع است. این بیماری با اریتم (erythema)، ادم خفیف (mild edema) و وزیکولاسیون (vesiculation) در پلک‌ها و پوست اطراف چشم همراه است. علائم بالینی شامل درد و حساسیت به لمس در ناحیه مبتلا می‌باشد. در موارد شدید، افزایش اشک‌ریزی (lacrimation) مشاهده می‌شود.

داکریوسیستیت
داکریوسیستیت
این مقاله به بررسی داکریوسیستیت (Dacryocystitis) در بزرگسالان و کودکان می‌پردازد. داکریوسیستیت در نوزادان به‌صورت جداگانه مورد بحث قرار گرفته است. داکریوسیستیت به التهاب کیسه اشکی (lacrimal sac) اطلاق می‌شود که معمولاً به انسداد مجرای نازولاکریمال (nasolacrimal duct) مرتبط است. این بیماری می‌تواند حاد یا مزمن باشد. شایع‌ترین علت داکریوسیستیت تنگی یا انسداد مجرای اشکی است که باعث رکود ترشحات اشکی و عفونت می‌شود.

هیدروکیستومای اکرین
هیدروکیستومای اکرین
هیدروسیستوم‌های اکرین (Eccrine hidrocystomas) ضایعات کیستیک نادری هستند که به صورت منفرد یا متعدد در پلک‌ها و صورت ظاهر می‌شوند و بیشتر در زنان میانسال مشاهده می‌شوند. تصور می‌شود که این ضایعات به دلیل اتساع کیستیک مجاری اکرین به علت احتباس ترشحات ایجاد می‌شوند. قرار گرفتن مکرر در معرض گرما به عنوان یک عامل مؤثر در ایجاد این ضایعات مطرح شده است.

"کارسینوم سلول پایه ندولار"
"کارسینوم سلول پایه ندولار"
سرطان سلول بازال (Basal cell carcinoma یا BCC) شایع‌ترین نوع سرطان در انسان و همچنین شایع‌ترین سرطان پوست است. هر ساله دو میلیون آمریکایی به این نوع سرطان تشخیص داده می‌شوند. این سرطان، یک نئوپلاسم از سلول‌های کراتینوسیت بازال است که بیشتر در مردان نسبت به زنان مشاهده می‌شود. نرخ ابتلا به BCC در چند دهه گذشته افزایش یافته است، به ویژه در زنان جوان. BCC می‌تواند در هر سنی دیده شود، با این حال، این بدخیمی بیشتر در افراد مسن رخ می‌دهد و میانگین سنی تشخیص آن ۶۸ سال است.

کارسینوم سباسه
کارسینوم سباسه
کارسینوم سباسه (Sebaceous carcinoma) یک نئوپلاسم بدخیم نادر است که بیشتر در پلک چشم رخ می‌دهد، اما ممکن است در پوست خارج از چشم نیز ایجاد شود. تومورهای اطراف چشم و خارج از چشم دارای جهش‌های ژنتیکی متفاوتی هستند و به صورت جداگانه طبقه‌بندی می‌شوند. در حالی که اکثر افرادی که به کارسینوم سباسه مبتلا می‌شوند مرد هستند، کارسینوم سباسه اطراف چشم بیشتر در زنان رخ می‌دهد. بزرگسالان ۶۰ ساله و بالاتر بیشتر در معرض خطر هستند.

کارسینوم سلول سنگفرشی پوستی
کارسینوم سلول سنگفرشی پوستی
کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC) دومین شکل شایع سرطان پوست پس از کارسینوم سلول بازال است. SCC معمولاً در پوستی که توسط نور خورشید در نواحی ای مانند سر، گردن، بازوها و پشت دست ها آسیب دیده است، ایجاد می شود. SCC در افرادی که رنگ پوست روشن‌تری دارند و سابقه طولانی قرار گرفتن در معرض آفتاب شدید و طولانی مدت را دارند، بیشتر دیده می‌شود. راه های مراقبت کارسینوم سلول سنگفرشی پوستی، راه های درمان کارسینوم سلول سنگفرشی پوستی، راه های تشخیص کارسینوم سلول سنگفرشی پوستی، راه های پیشگیری کارسینوم سلول سنگفرشی پوستی

لیشمانیوز مخاطی-پوستی
لیشمانیوز مخاطی-پوستی
لیشمانیوز بیماری‌ای است که توسط انگل پروتوزوآیی (protozoal parasite) از بیش از ۲۰ گونه مختلف لیشمانیا (Leishmania) ایجاد می‌شود و در مناطق مختلف جهان توزیع شده است. بیش از ۹۰ گونه از پشه خاکی‌های فلبوتومین (phlebotomine sandflies) به‌عنوان ناقل این انگل شناخته شده‌اند. انگل‌ها از طریق نیش پشه‌های خاکی ماده آلوده که برای تولید تخم تغذیه خونی دارند، منتقل می‌شوند. حدود ۷۰ گونه جانوری، از جمله انسان، می‌توانند منبع انگل لیشمانیا باشند. مخازن پستانداران شامل سگ‌ها، جوندگان، اوپوسوم‌ها، خفاش‌ها، آرمادیلوها، هایراکس‌ها و دیگر گونه‌ها هستند.

سل پوستی
سل پوستی
سل (Tuberculosis یا TB) یک عفونت میکوباکتریایی است که عمدتاً توسط مایکوباکتریوم توبرکلوزیس (Mycobacterium tuberculosis) ایجاد می‌شود، اما می‌تواند توسط مایکوباکتریوم بویس (Mycobacterium bovis) و واکسن ب‌ث‌ژ (BCG) نیز که یک سویه تضعیف‌شده از مایکوباکتریوم بویس است، ایجاد شود. سل در سراسر جهان پراکنده است و برآورد می‌شود که یک‌سوم تا یک‌چهارم جمعیت جهان به این بیماری آلوده هستند (بیشتر بدون علائم ظاهری). بیشترین موارد گزارش‌شده از جنوب شرقی آسیا (۴۳٪)، آفریقا (۲۵٪) و اقیانوس آرام غربی (۱۸٪) است، به طوری که بیش از ۵۰٪ موارد در هند، چین، اندونزی، فیلیپین و پاکستان یافت می‌شود. با وجود کاهش نرخ جهانی ابتلا از سال ۲۰۱۴، در سال ۲۰۲۰ هنوز هم حدود ۱۰ میلیون عفونت جدید تخمین زده شده است. سل همچنان یکی از ده علت اصلی مرگ و میر در جهان است و در سال ۲۰۲۰ حدود ۱.۴ میلیون مرگ به آن نسبت داده می‌شود.

کارسینوم آدنکسال میکروکیستیک
کارسینوم آدنکسال میکروکیستیک
کارسینوم ادنکسال میکروکیستیک، یا MAC، نوعی نادر از کارسینوم ادنکسال با رفتار محلی تهاجمی است که باور بر این است که از کراتینوسیت‌های ادنکسال چندتوان (pluripotent adnexal keratinocyte) منشا می‌گیرد و می‌تواند تمایز مجرایی و فولیکولی از خود نشان دهد.

نوروفيبروم پلکسی‌فرم
نوروفيبروم پلکسی‌فرم
تومورهای نوروفیبرومای پلکس‌فرم (Plexiform Neurofibromas - PNF) تومورهای خوش‌خیمی هستند که از سلول‌های غلاف عصبی منشأ می‌گیرند. این تومورها در طول عصب رشد می‌کنند و اغلب چندین شاخه را درگیر می‌سازند. PNF احتمالاً منشأ مادرزادی دارند اما برای چندین سال، به‌طور بالینی ظاهر نمی‌شوند و معمولاً بین سنین ۳ تا ۵ سالگی بروز می‌کنند، اگرچه شروع آن‌ها بعد از تولد و در بزرگسالی نیز گزارش شده است. ضایعات منفرد ممکن است نتیجه موزائیسم ژن NF1 یا از دست دادن هتروزیگوسیتی باشند.

سندرم هایپریمیونوگلوبولینمی E
سندرم هایپریمیونوگلوبولینمی E
سندرم هایپرایمون‌گلوبولینمی E (Hyper-IgE syndrome) گروهی از اختلالات نقص ایمنی چندسیستمی هستند که با درماتیت آتوپیک، عفونت‌های مکرر پوستی و سیستمیک (معمولاً ریوی) و سطوح بالای متغیر IgE مشخص می‌شوند. جهش‌های موجود در انتقال‌دهنده سیگنال و فعال‌کننده رونویسی-۳ (STAT3) با شکل کلاسیک این سندرم که به نام سندرم جاب شناخته می‌شود، مرتبط هستند. با این حال، جهش‌هایی در ژن‌های IL6R، ERBB21P، CARD11، DOCK8، PGM3، و ZNF431 می‌توانند باعث ایجاد فنوتیپ بالینی مشابهی شوند. دیسمورفیسم صورت و ناهنجاری‌های اسکلتی، دندانی و بافت همبند از یافته‌های اضافی هستند. انواع اتوزومال غالب و اتوزومال مغلوب رخ می‌دهند و ژنوتیپ‌های زیرین نیز باعث ایجاد تنوع بالینی منحصر به فردی می‌شوند. به عنوان مثال، بیماران با جهش‌های DOCK8 حساسیت بالایی به عفونت‌های ویروسی شدید مخاطی-پوستی، کاندیدیازیس مخاطی-پوستی و کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC) دارند. بیماران با کمبود PGM3 دارای ناهنجاری‌های عصبی هستند و ممکن است علاوه بر عفونت‌های ویروسی و کاندیدیایی، با واسکولیت لکوکیتوکلاستیک (LCV) نیز مواجه شوند. بیماران با جهش‌های ZNF431 از نظر فنوتیپی شبیه سندرم هایپرایمون‌گلوبولینمی E اتوزومال غالب هستند.

خرید اشتراک