بیماری های مشابه

میلیت عرضی
میلیت عرضی
میلیت عرضی (Transverse myelitis) یک وضعیت نادر است که شامل التهاب نخاع می‌شود و می‌تواند ناشی از فرآیندهای عفونی، اختلالات خودایمنی یا عوامل سمی باشد. عوامل عفونی شامل سل، بیماری لایم، و سیفلیس و همچنین ویروس‌هایی مانند واریسلا زوستر و هرپس سیمپلکس می‌باشند، به‌ویژه در بیماران با نقص ایمنی. سفر به مناطق بومی از نظر جغرافیایی ممکن است منجر به مواجهه با عوامل عفونی مسبب بالقوه مانند ویروس نیل غربی، ویروس زیکا و ویروس لنفوتروپیک سلول T انسانی نوع ۱ (HTLV-1) (پاراپارزی اسپاستیک استوایی / میلوپاتی مرتبط با HTLV1 [TSP/HAM]) و انگل‌هایی مانند آنگیوسترونژیلیازیس، شیستوزومیازیس و سیستیسرکوزیس شود.

مولتیپل اسکلروزیس
مولتیپل اسکلروزیس
مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک اختلال خودایمنی است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این بیماری نوعی بیماری میلین‌زدا (demyelinating disease) است که به پوشش میلین اعصاب در مغز و نخاع آسیب می‌رساند. به‌طور کلی، سن شروع بیماری بین ۲۰ تا ۵۰ سال است، اگرچه ممکن است در کودکی نیز آغاز شود؛ زنان بیشتر از مردان به این بیماری مبتلا می‌شوند.

نوروپاتی محیطی
نوروپاتی محیطی
بیماری نوروپاتی محیطی (peripheral neuropathy) به اختلالی اطلاق می‌شود که یک یا چند عصب محیطی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. علل متعددی برای این بیماری وجود دارد که شامل بیماری‌های سیستمیک مانند دیابت (diabetes) [نوع ۱ و نوع ۲]، سندرم متابولیک (metabolic syndrome)، اختلالات ژنتیکی مانند بیماری شارکو-ماری-توث (Charcot-Marie-Tooth disease)، آتاکسی فردریش (Friedreich ataxia)، آمیلوئیدوز (amyloidosis)، بیماری‌های التهابی/خودایمنی مانند سندرم گیلن-باره (Guillain-Barré syndrome)، بیماری شوگرن (Sjögren disease)، عفونت‌هایی مانند ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV)، جذام (leprosy)، هپاتیت C، کمبودهای ویتامینی و تغذیه‌ای مانند کمبود ویتامین B12 و کمبود مس، داروها یا سموم مانند شیمی‌درمانی، فلوروکینولون‌ها، الکل، تروما یا آسیب‌های فشاری می‌باشند. آسیب ممکن است در اعصاب حسی، حرکتی و/یا خودکار (autonomic) رخ دهد و علائم بسته به نوع اعصاب درگیر متفاوت است.

نوروپاتی دیابتی
نوروپاتی دیابتی
نوروپاتی دیابتی (Diabetic neuropathy) یکی از عوارض مزمن و پاتولوژیک مرتبط با دیابت ملیتوس (diabetes mellitus) است که در اثر آسیب عصبی ناشی از صدمه میکروواسکولار (microvascular injury) به عروق خونی کوچک که اعصاب را تغذیه می‌کنند، به وجود می‌آید و منجر به اختلال در عملکرد اعصاب حسی و حرکتی محیطی و/یا اعصاب خودمختار می‌شود. اگرچه معمولاً اعصاب دورتر و کوچک‌تر را تحت تأثیر قرار می‌دهد، انفارکتوس اعصاب بزرگ پروگزیمال نیز می‌تواند رخ دهد.

پلی نوروپاتی دمیلین کننده التهابی حاد
پلی نوروپاتی دمیلین کننده التهابی حاد
سندرم گیلن باره (Guillain-Barré syndrome یا GBS) مجموعه‌ای از پلی‌نوروپاتی‌های نادر، حاد و مرتبط با سیستم ایمنی است که ویژگی‌ها و تظاهرات مختلفی دارد. این سندرم به دو زیرگروه اصلی تقسیم می‌شود: دمیلینه‌کننده و آکسونال. انواع دمیلینه‌کننده شامل پلی‌نوروپاتی دمیلینه‌کننده التهابی حاد (acute inflammatory demyelinating polyneuropathy یا AIDP) و نوع بالینی سندرم میلر فیشر (Miller Fisher syndrome یا MFS) می‌باشند. انواع آکسونال شامل نوروپاتی آکسونال حرکتی حاد (acute motor axonal neuropathy یا AMAN) و نوروپاتی آکسونال حرکتی-حسی حاد (acute motor-sensory axonal neuropathy یا AMSAN) هستند.

انفارکتوس نخاعی
انفارکتوس نخاعی
"انفارکتوس نخاعی" یا "سکته نخاعی" به آسیب حاد عصبی اشاره دارد که بخشی از نخاع را درگیر می‌کند. این وضعیت به علت ایسکمی (Ischemia) نخاع به دلیل انسداد عروقی یا کاهش جریان خون (Hypoperfusion) در یک یا چند شریان نخاعی رخ می‌دهد. شریان نخاعی قدامی (Anterior spinal artery) بیشترین آسیب‌پذیری را دارد و منجر به انفارکتوس در بخش قدامی نخاع می‌شود. انفارکتوس‌های نخاعی نسبتاً نادر هستند و شیوع سالانه آن‌ها ۳ مورد در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر است و تنها ۱ درصد از کل سکته‌ها را تشکیل می‌دهند. بیشتر موارد به‌طور خودبه‌خود، به‌ویژه در بیمارانی با عوامل خطر عروقی، رخ می‌دهند. همچنین می‌تواند به‌علت آسیب‌دیدگی، به‌عنوان عارضه‌ای از جراحی عروقی، یا در نتیجه پارگی شریان‌ها و آنوریسم‌ها (Aneurysms) رخ دهد. انفارکتوس‌های نخاعی می‌توانند علائمی شبیه به علل التهابی و عفونی میلوپاتی (Myelopathy) ایجاد کنند.

"فشردگی نخاع"
"فشردگی نخاع"
فشردگی نخاع به معنای فشار مکانیکی خارجی بر روی نخاع است. این وضعیت می‌تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود و به‌عنوان یک وضعیت اورژانسی پزشکی در نظر گرفته می‌شود، زیرا ممکن است منجر به از دست رفتن دائمی عملکرد عصبی شود. علائم و نشانه‌ها بسته به سطح درگیری نخاع متفاوت است و ممکن است شامل ضعف، از دست دادن حس، بی‌اختیاری ادرار یا مدفوع و/یا درد موضعی باشد.

آسیب نخاعی
آسیب نخاعی
نخاع حاوی ساختارهای سیستم عصبی است که وظایف حرکتی، حسی و خودمختار بدن را انجام می‌دهند. بنابراین، آسیب نخاعی به این ساختارها آسیب می‌رساند و منجر به اختلالات حرکتی، حسی یا خودمختار موقتی یا دائمی می‌شود. بیماران مبتلا به آسیب‌های نخاعی اغلب دچار نقص‌های عصبی و ناتوانی‌های دائمی می‌شوند. علل آسیب نخاعی شامل تروما مستقیم ناشی از تصادفات وسایل نقلیه موتوری، سقوط، آسیب‌های ورزشی یا جراحات ناشی از شلیک گلوله؛ فشردگی ثانویه به قطعات استخوانی یا پوکی استخوان (osteoporosis)، آبسه (abscess)، هماتوم (hematoma) یا مواد دیسک؛ و ایسکمی (ischemia) ثانویه به اختلال در شریان‌های نخاعی است. مردان بیشتر از زنان مستعد آسیب نخاعی هستند. میانگین سنی برای آسیب‌های نخاعی ۴۲ سال است. هر ساله حدود ۱۷٬۰۰۰ مورد جدید آسیب نخاعی در ایالات متحده گزارش می‌شود.

آبسه اپیدورال نخاعی
آبسه اپیدورال نخاعی
آبسه‌های اپیدورال نخاعی (Spinal Epidural Abscesses یا SEAs) توده‌های التهابی یا تجمعات موضعی مواد چرکی هستند که به دلیل عفونت‌ها، عمدتاً باکتریایی، در فضای اپیدورال بین دورا ماتر (dura mater) و ستون فقرات رخ می‌دهند. این عفونت‌ها می‌توانند از طریق انتشار هماتوژن (انتقال از طریق جریان خون) پاتوژن، انتشار از یک عفونت مجاور (مانند استئومیلیت)، یا تلقیح مستقیم (مثل تزریق استروئید نخاعی) به وجود آیند. استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) شایع‌ترین پاتوژن است که در دو سوم موارد نقش دارد.

تنگی کانال نخاعی کمری
تنگی کانال نخاعی کمری
تنگی کانال نخاعی کمری به معنای باریک شدن کانال نخاعی در ناحیه کمری است. علل این وضعیت شامل فرم‌های مادرزادی ناشی از آکندروپلازی (achondroplasia) یا تغییر شکل‌های رشدی ستون فقرات، و فرم‌های اکتسابی ناشی از بیماری‌های دژنراتیو، تروما، جراحی ستون فقرات، بیماری پاژه (Paget disease)، یا اختلالات متابولیکی مانند پوکی استخوان (osteoporosis) یا هیپوپاراتیروئیدیسم (hypoparathyroidism) می‌باشند. شایع‌ترین این علل، تغییرات دژنراتیو شامل اسپوندیلولیز (spondylolysis) و اسپوندیلولیستزیس (spondylolisthesis) است.

استئوآرتریت
استئوآرتریت
استئوآرتریت یک بیماری پیش‌رونده و تخریبی مفاصل است که به علت تخریب غضروف مفصلی و در ادامه، استخوان زیرین ایجاد می‌شود. این بیماری شایع‌ترین نوع آرتریت است و تصور می‌شود ناشی از تغییرات بیوشیمیایی و تنش‌های بیومکانیکی باشد که غضروف مفصلی را در طول استفاده مداوم تحت تأثیر قرار می‌دهد. نواحی شایع ابتلا شامل دست‌ها، ستون فقرات، لگن و زانوها است.

سندرم میلین‌زدایی اسمزی
سندرم میلین‌زدایی اسمزی
سندرم دمیلیناسیون اسمزی (Osmotic Demyelination Syndrome یا ODS)، که به عنوان میلینولیز مرکزی پونتین و اکستراپونتین (central pontine and extrapontine myelinolysis) نیز شناخته می‌شود، شرایطی است که به علت تخریب غلاف میلین (myelin sheath) اطراف اعصاب در سیستم عصبی مرکزی ایجاد می‌شود. اعتقاد بر این است که این آسیب ناشی از تغییرات سریع اسمزی در سیستم عصبی مرکزی است که منجر به ورود آب به سلول‌های مغزی و تورم مغز می‌شود و سپس به از دست دادن حجم از سلول‌های مغزی و مرگ سلولی منجر می‌گردد. این وضعیت به طور معمول از تصحیح سریع هیپوناترمی (hyponatremia) حاصل می‌شود، اما می‌تواند در بیماران با اختلالات الکترولیتی دیگر، سوء تغذیه، سوختگی‌های شدید، اختلال مصرف الکل، نارسایی کلیه یا بیماری کبد نیز مشاهده شود. پونز (pons) قسمتی از مغز است که معمولاً بیشترین آسیب را می‌بیند، اما نواحی دیگر مغز نیز ممکن است درگیر شوند.

کمبود ویتامین B12 (آنمی مگالوبلاستیک)
کمبود ویتامین B12 (آنمی مگالوبلاستیک)
بیماران مبتلا به کمبود ویتامین B12 به‌طور کلاسیک با آنمی مگالوبلاستیک (megaloblastic anemia)، گلوسیت آتروفیک (atrophic glossitis)، پیگمانتاسیون موضعی یا عمومی پوست، و تغییرات عصبی همراه با نوروپاتی متقارن اندام‌های تحتانی بیشتر از اندام‌های فوقانی و با پارستزی (paresthesia) و آتاکسی (ataxia) که ممکن است به ضعف، اسپاستیسیته (spasticity)، آتاکسی مخچه‌ای (cerebellar ataxia) و تغییرات شخصیتی پیشرفت کند، مراجعه می‌کنند.

کمبود مس
کمبود مس
مس (Copper) یک ماده معدنی مهم در فعالیت‌های آنتی‌اکسیدانی، تشکیل استخوان، بهبود زخم، تولید ملانین، انعقاد خون و سنتز نوروترانسمیترها (neurotransmitter) است. منابع غذایی مس شامل سبزیجات، حبوبات، غلات، ماهی، مرغ و سایر گوشت‌ها می‌باشد. کمبود مس معمولاً به دلیل جذب ناکافی یا مصرف بیش از حد روی (zinc)، اسید اسکوربیک (ascorbic acid) یا آهن (iron) است که می‌تواند مس را کی‌لیت کند. مس از طریق تعامل با اسید معده حل شده و سپس از طریق روده کوچک پروگزیمال جذب می‌شود و در کبد ذخیره می‌گردد. به دلیل دسترسی گسترده مس در منابع غذایی و توانایی بدن در حفظ ذخیره طولانی‌مدت آن، کمبود ناشی از کاهش مصرف غذایی در ایالات متحده بسیار نادر است.

خرید اشتراک