بیماری های مشابه

میننگیت ائوزینوفیلی
میننگیت ائوزینوفیلی
مننژیت ائوزینوفیلیک می‌تواند ناشی از عفونت‌های انگلی، برخی عفونت‌های غیرانگلی، و تعدادی از علل غیرعفونی باشد. شایع‌ترین علل انگلی مننژیت ائوزینوفیلیک شامل **آنگیواسترونژیلوس کانتوننسیس** (Angiostrongylus cantonensis)، **گناتوستوما** (Gnathostoma)، و **بیلیس اسکاریس** (Baylisascaris) است. علل غیرانگلی شامل **مننژیت کوکسیدیوئیدی** (coccidioidal meningitis) و تهاجم به سیستم عصبی مرکزی (CNS) در شرایط **ماییاز احشایی** (visceral myiasis) می‌باشد. علل غیرعفونی شامل اختلالات خونی، واکنش‌های دارویی نامطلوب، و اختلالات شانت (shunt malfunctions) است.

گناتواستومیازیس
گناتواستومیازیس
گناتواستومازیس (Gnathostomiasis) یک عفونت کرمی (helminth) است که پس از مصرف ماهی خام، قورباغه، مرغ یا گوشت خوک آلوده به گناتواستومای اسپینیگِروم (Gnathostoma spinigerum) و سایر گونه‌های جزئی گناتواستوما به وجود می‌آید.

شیستوزمیازیس
شیستوزمیازیس
شیستوزومیازیس، که به نام بیلهارزیازیس نیز شناخته می‌شود، یک بیماری انگلی حاد و مزمن است که به‌واسطه عفونت با یک ترماتود از جنس شیستوزوما (Schistosoma) ایجاد می‌شود. این بیماری از طریق پوست و در هنگام تماس با آب شیرین آلوده به سرکاریا (Cercariae) منتقل می‌شود؛ مانند هنگام راه رفتن یا شنا کردن در آب تازه در حوضچه‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، یا هنگام شست‌وشوی لباس‌ها در آب آلوده.

سیستی سرکوزیس
سیستی سرکوزیس
سیستی‌سرکوزیس (Cysticercosis) به عفونت ناشی از مرحله لاروی کرم نواری خوک، تنیا سولیوم (Taenia solium)، اشاره دارد. یک اشتباه رایج این است که سیستی‌سرکوزیس از طریق خوردن گوشت خوک به دست می‌آید؛ اما اینگونه نیست. بلعیدن گوشت خوک حاوی کیست‌های لاروی تنیا سولیوم توسط انسان منجر به تنیازیس (taeniasis)، که عفونت موضعی کرم نواری بالغ در روده انسان است، می‌شود. انسان‌ها معمولاً سیستی‌سرکوزیس را از طریق انتقال مدفوعی-دهانی تخم‌های تنیا سولیوم از ناقلان کرم نواری از طریق غذای یا آب آلوده به دست می‌آورند. پس از ورود به روده کوچک، تخم‌های بلعیده شده باز می‌شوند و به مخاط نفوذ می‌کنند. سپس جنین‌ها از طریق خون به سراسر بدن پخش شده و در مکان‌های مختلف کیست تشکیل می‌دهند. مکان‌هایی که بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند شامل عضلات اسکلتی، بافت زیرجلدی، قلب، سیستم عصبی مرکزی (CNS) و ساختارهای چشمی هستند.

توکسوکاریاپز
توکسوکاریاپز
توکسوکاریازیس (Toxocariasis) یک بیماری مشترک بین انسان و حیوان (زئونوز) است که توسط دو گونه از کرم‌های گرد توکسوکارا (Toxocara) ایجاد می‌شود: توکسوکارا کنیس (Toxocara canis) از سگ‌ها و توکسوکارا کتی (Toxocara cati) از گربه‌ها، که کمتر شایع است. این بیماری در هر جایی که این حیوانات و کرم‌های گرد مربوطه می‌توانند رشد کنند، یافت می‌شود. توکسوکاریازیس در کشورهای در حال توسعه شایع‌تر است اما در مناطق معتدل نیز دیده می‌شود (به عنوان مثال، سرولوژی مثبت در ایالات متحده از ۲.۵٪ تا ۵۴٪ متغیر است). عفونت انسانی ممکن است از طریق بلع تصادفی تخم‌ها از محیط، مانند خاک آلوده به مدفوع سگ یا گربه، یا از طریق مصرف گوشت حیوانی نپخته که به لاروهای توکسوکارا آلوده است، رخ دهد.

پاراکونیمیازیس
پاراکونیمیازیس
پاراگونیمازیس (Paragonimiasis) یک عفونت انگلی منتقله از طریق ناقل است که توسط ترماتودهای (trematodes) جنس پاراگونیموس (Paragonimus) ایجاد می‌شود و به‌طور معمول به عنوان انگل‌های ریه (lung flukes) شناخته می‌شوند. این بیماری در مناطقی از آسیا، آفریقا و آمریکای مرکزی و جنوبی بومی است و موارد نادری در آمریکای شمالی گزارش شده است. در حالی که بیش از 40 گونه به عنوان انگل‌های پستانداران شناخته شده‌اند، تنها 8 گونه باعث عفونت‌های انسانی قابل توجه می‌شوند. پاراگونیموس وسترمانی (Paragonimus westermani) مهم‌ترین گونه‌ای است که بر انسان‌ها تأثیر می‌گذارد و در آسیای شرقی بومی است، در حالی که پاراگونیموس کلیکوتی (Paragonimus kellicotti) در آمریکای شمالی گزارش شده است.

"لنفوم"
"لنفوم"
اصطلاحات و طبقه‌بندی‌های موجود برای تعریف طیف گسترده‌ای از نفوذهای لنفوپرولیفراتیو بدخیم پوستی متغیر و در حال تکامل هستند. طبقه‌بندی‌های کنونی بر اساس یافته‌های بالینی، پاتولوژیک، ایمونوپاتولوژیک، مولکولی و سیتوژنتیک استوارند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) در اصلاح طبقه‌بندی لنفوم اروپایی-آمریکایی تجدیدنظرشده (REAL)، سه دسته اصلی از بدخیمی‌های لنفوئیدی را به رسمیت می‌شناسد: لنفوم‌های سلول B، سلول T / سلول‌های قاتل طبیعی (NK) و لنفوم هوچکین. این طبقه‌بندی شامل لنفوم‌ها و لوسمی‌های لنفوئیدی می‌شود. هر یک از این دسته‌ها به زیرمجموعه‌های بیشتری تقسیم می‌شوند. به عنوان مثال، می‌توان به لنفوم‌های اولیه پوستی سلول B و لنفوم‌های اولیه پوستی سلول T (CTCL) اشاره کرد.

سندرم هایپرائوزینوفیلیک
سندرم هایپرائوزینوفیلیک
سندرم هیپراوزینوفیلیک (Hypereosinophilic syndrome یا HES) در کودکان بسیار نادر است؛ با این حال، این بیماری در هر سنی ممکن است رخ دهد. داده‌های موجود به دلیل تعداد کم موارد منتشر شده در جمعیت کودکان محدود است. HES به گروهی از اختلالات اشاره دارد که با تکثیر مداوم ائوزینوفیل‌ها که به بافت‌های مختلف نفوذ کرده و باعث آسیب بافتی می‌شوند، مشخص می‌شود. این اختلال می‌تواند اولیه (مانند نئوپلاستیک)، ثانویه (مانند واکنشی) یا ایدیوپاتیک باشد، همان‌طور که در زیر توضیح داده شده است.

خرید اشتراک