سندرم هیپراوزینوفیلیک (Hypereosinophilic syndrome یا HES) در کودکان بسیار نادر است؛ با این حال، این بیماری در هر سنی ممکن است رخ دهد. دادههای موجود به دلیل تعداد کم موارد منتشر شده در جمعیت کودکان محدود است. HES به گروهی از اختلالات اشاره دارد که با تکثیر مداوم ائوزینوفیلها که به بافتهای مختلف نفوذ کرده و باعث آسیب بافتی میشوند، مشخص میشود. این اختلال میتواند اولیه (مانند نئوپلاستیک)، ثانویه (مانند واکنشی) یا ایدیوپاتیک باشد، همانطور که در زیر توضیح داده شده است.
معیارهای تشخیصی سهگانه:
- هایپراوزینوفیلی محیطی (Peripheral hypereosinophilia یا HE) (> 1.5 x 10^9/L) در دو نوبت با فاصله زمانی چهار هفته، با یا بدون ائوزینوفیلی بافتی مشخص.
- آسیب یا اختلال ارگانهای مرتبط با HE:
- بیش از 20% ائوزینوفیلها نسبت به تمامی سلولهای هستهدار در مقطع مغز استخوان.
- نفوذ گسترده ائوزینوفیلها به بافتها که توسط پاتولوژیست تعیین میشود.
- رسوب قابل توجه پروتئینهای گرانولی ائوزینوفیلها در بافت، در غیاب نفوذ گسترده ائوزینوفیلها به بافت.
- عدم وجود توضیح دیگری برای آسیب ارگانها.
انواع HES:
- HES اولیه: هیپراوزینوفیلی مونوکلونال ناشی از نئوپلاسمهای سلولهای بنیادی، میلوئیدی یا ائوزینوفیلی.
- HES ثانویه: هیپراوزینوفیلی پلیکلونال به دلیل تولید بیش از حد سایتوکاینهای ائوزینوفیلزا. علل احتمالی شامل اختلالات آلرژیک، بدخیمی، عفونتهای انگلی و واکنشهای دارویی میباشد.
- HES ایدیوپاتیک: علت زمینهای هیپراوزینوفیلی ناشناخته است.
در کودکان، به جز فعالسازی کیناز توسط ژن ترکیبی FIP1L1-PDGFRA، علت بیولوژی این بیماری نامشخص است. بنابراین، طبقهبندی HES در جمعیت کودکان همچنان نامعلوم باقی مانده است. گزارش کودکان مبتلا به HES میتواند به جمعآوری اطلاعات درباره زیرگروهها کمک کند.
واریانتها:
- HES لنفوپرولیفراتیو: با کلونهای غیرطبیعی سلولهای T که سایتوکاینهای Th-2، بهویژه اینترلوکین-5 تولید میکنند و منجر به افزایش تولید ائوزینوفیلها میشود، همراه است. این بیماران در معرض خطر بیشتری برای توسعه لنفوم هستند.
- HES میلوپرولیفراتیو: با ژن ترکیبی FIP1L1-PDGFRA (که کیناز تیروزین فعالشده را رمزگذاری میکند) و سایر ناهنجاریهای کروموزومی همراه است. این جهش ژنتیکی در اشکال مختلف HES میلوپرولیفراتیو از جمله لوسمی ائوزینوفیلی یافت میشود.
- HES خانوادگی: با وراثت اتوزومال غالب و ارتباط با کروموزوم 5q31-33 همراه است. اگرچه بیشتر افراد مبتلا بدون علامت هستند، پیشرفت مرگبار بیماری رخ داده است.
- سایر اختلالات ائوزینوفیلی: واسکولیت ائوزینوفیلی، گاستریت ائوزینوفیلی، سلولیت ائوزینوفیلی، آنژیوادم اپیزودیک با ائوزینوفیلی (که به عنوان سندرم Gleich نیز شناخته میشود)، ندولها، ائوزینوفیلی، روماتیسم، درماتیت و ورم (سندرم NERDS) و غیره.
گروه بینالمللی سندرمهای هیپراوزینوفیلی سیستم طبقهبندی اختلالات ائوزینوفیلی را بهطور بیشتری تنظیم کرده است. آنها شش واریانت سندرم هیپراوزینوفیلی را توصیف کردهاند.
واریانت میلوپرولیفراتیو (سه نوع):
- HES مرتبط با PDGFRA (FIP1L1-PDGFRA: حذف بینابینی کروموزوم 4q12).
- HES با اتیولوژی ناشناخته (FIP1L1-PDGFRA منفی).
- لوسمی ائوزینوفیلی مزمن (CEL) که با ناهنجاریهای سیتوژنتیک و/یا بلاستهای محیطی مشخص میشود.
یافتههای مرتبط با واریانت میلوپرولیفراتیو شامل بزرگ شدن کبد و طحال، کمخونی، ترومبوپنی، دیسپلازی یا فیبروز مغز استخوان و سطوح بالای کوبالامین است.
واریانت لنفوسیتی:
با تکثیر کلونی سلولهای T مرتبط است و عمدتاً با بیماریهای پوستی مشخص میشود و دورهای خوشخیمتر را دنبال میکند.
واریانت ایدیوپاتیک/تعریفنشده:
با ناهنجاریهای کروموزومی یا کلونی همراه نیست.
واریانت همپوشان:
(اختلالات ائوزینوفیلی محدود به ارگان).
واریانت مرتبط:
(ائوزینوفیلی در ارتباط با یک تشخیص مشخص، برای مثال، سندرم Churg-Strauss).
واریانت خانوادگی:
(سابقه خانوادگی ائوزینوفیلی پایدار با علت ناشناخته).
باید توجه داشت که هیچ سیستم طبقهبندی کامل نیست و ممکن است اکثر بیماران در یک دسته خاص قرار نگیرند. تا ۴۰ درصد از HES کودکان با ناهنجاریهای کروموزومی همراه است. همچنین باید توجه داشت که هیچ موردی از HES کودکان با FIP1L1-PDGFRA گزارش نشده است.
شیوع جهانی HES در کودکان و سالمندان نادر است. HES میلوپرولیفراتیو مرتبط با FIP1L1-PDGFRA در بزرگسالان مرد شایعتر است، اما تنها برتری خفیفی در مردان کودکان مبتلا به HES مشاهده میشود. سن شروع معمولاً بین ۲۰ تا ۵۰ سال با میانگین ۳۳ سال است.
میزان مرگ