بیماری های مشابه

هماتوم ساب دورال
هماتوم ساب دورال
هماتوم ساب‌دورال (Subdural Hematoma - SDH) زمانی رخ می‌دهد که خون در فضای بین دورای سطحی (superficial dura mater) و آراکنوئید داخلی (inner arachnoid mater) جمع می‌شود. فضای ساب‌دورال به صورت یک فضای بالقوه است، زیرا دورا و آراکنوئید به طور فیزیولوژیک به یکدیگر متصل هستند و تنها در شرایط پاتولوژیک به یک محفظه واقعی تبدیل می‌شود. اکثر هماتوم‌های ساب‌دورال زمانی رخ می‌دهند که وریدهایی که از پارانشیم مغزی به سینوس‌های وریدی دورال (bridging veins) می‌روند، پاره شده و خونریزی می‌کنند.

همانژیوم توت فرنگی (همانژیوم نوزادی)
همانژیوم توت فرنگی (همانژیوم نوزادی)
تشخیص آن با هوش مصنوعی ویزیسان بسیار آسان است، تا با دقت و سرعت بیشتری تصمیم گیری و اقدام کنید. همانژیوم نوزادی رشد شایع رگ های خونی است که اندکی پس از تولد ظاهر می شود و در طول سال اول زندگی به سرعت رشد می کند. آنها معمولاً خود به خود بهبود می یابند، در چند سال آینده کوچک می شوند و صاف تر می شوند. در نهایت همانژیوم به طور کامل برطرف می شود یا ممکن است فقط برخی از رگ های خونی یا مقداری زخم بر روی پوست باقی بماند. بیشتر همانژیوم ها فقط پوست را درگیر می کنند، اما در کودکان مبتلا به همانژیوم های متعدد ممکن است ضایعات داخلی مرتبط با کبد، ریه ها یا سایر اندام های داخلی را درگیر شوند. این همانژیوم ها ماهیت جدی تری دارند و معمولاً نیاز به پیگیری دقیق توسط پزشک متخصص کودک شما دارند. راه های تشخیص همانژیوم توت فرنگی (همانژیوم نوزادی)، راه های درمان همانژیوم توت فرنگی (همانژیوم نوزادی)، راه های مراقبتی همانژیوم توت فرنگی (همانژیوم نوزادی)

هماngiopericytoma
هماngiopericytoma
همانژیوم پری‌سیتوماها (Hemangiopericytomas یا HAPs) تومورهای نادر، خوش‌خیم یا سارکوم‌های (sarcomas) با درجه پایین (یعنی تومورهای بافت همبند) هستند که از پری‌سیت‌ها (pericytes) منشاء می‌گیرند. پری‌سیت‌ها سلول‌های مشتق شده از بافت مزانشیمی هستند که اطراف مویرگ‌ها و وریدچه‌ها قرار دارند. علت‌شناسی (etiology) همانژیوم پری‌سیتوما ناشناخته است، اگرچه کارسینوژن‌های شیمیایی و تابش ممکن است در این امر مؤثر باشند.

کیست اپیدرموئید
کیست اپیدرموئید
کیست‌های اپیدرموئید (Epidermoid cysts) که به‌اشتباه با نام کیست‌های سباسه (Sebaceous cysts) شناخته می‌شوند، یکی از شایع‌ترین تومورهای خوش‌خیم پوستی در بزرگسالان هستند و در کودکان و نوزادان به‌ندرت مشاهده می‌شوند. این کیست‌های نیمه‌جامد دارای پوششی از اپیتلیوم کراتینیزه بوده و عمدتاً با کراتین نرم شده پر شده‌اند که حالتی شبیه به پنیر و بویی تند دارند. این کیست‌ها اغلب به‌صورت خود به خودی ظاهر می‌شوند. همچنین ممکن است به‌دلیل تخریب ساختارهای فولیکولی یا کاشت اپیدرم از طریق آسیب نافذ ایجاد شوند.

"لنفانژیوم محیطی"
"لنفانژیوم محیطی"
ناهنجاری‌های لنفاوی (LMs) شامل وزیکول‌ها یا کیست‌هایی هستند که با مایع لنفاوی پر شده‌اند. ناهنجاری‌های لنفاوی ماکروکیستیک (Macrocystic LMs)، که قبلاً به عنوان کیستیک هیگروما (cystic hygroma) شناخته می‌شدند، دارای قطری بیش از ۱ سانتی‌متر هستند. ناهنجاری‌های لنفاوی میکروکیستیک (Microcystic LMs)، که قبلاً به نام لنفانژیوم سرکوم‌سکریپتوم (lymphangioma circumscriptum)، لنفانژیوم سیمپلکس (lymphangioma simplex)، همانژیوم وریکوز (verrucous hemangioma)، و آنژیوکراتوم سرکوم‌سکریپتوم (angiokeratoma circumscriptum) شناخته می‌شدند، یک اختلال خوش‌خیم مادرزادی است که شامل کانال‌های لنفاوی سطحی متسع یا کیست‌های بزرگ پر از مایع لنفاوی است.

پیلومتریکوما
پیلومتریکوما
پیلومتریکوما (Pilomatricoma)، که به‌عنوان اپی‌تلیومای کلسیفیه مالرب (calcifying epithelioma of Malherbe) یا پیلومتریکسوما (pilomatrixoma) نیز شناخته می‌شود، یک تومور خوش‌خیم کوچک با تمایز به سمت بخش ماتریکس فولیکول‌های مو است. در این ضایعات، نقص مولکولی در بتا-کاتنین (beta-catenin) وجود دارد. پیلومتریکوما معمولاً در دوران کودکی به صورت تومورهای منفرد و بدون علامت بروز می‌کند. از نظر بالینی، این تومورها به صورت ندول کوچک، سخت و متحرک با کمی قرمزی ظاهر می‌شوند. ناحیه سر و گردن بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد، اما نواحی شایع دیگر شامل تنه و اندام‌های فوقانی هستند. توزیع دو‌گانه‌ای با یک اوج بین سنین ۵ تا ۱۵ سال و اوج دیگری بین ۵۰ تا ۶۰ سال دیده می‌شود. اگرچه معمولاً به صورت پراکنده رخ می‌دهد، اما موارد خانوادگی از پیلومتریکوما نیز گزارش شده است.

نوروفيبرومای منفرد
نوروفيبرومای منفرد
نوروفیبروم‌های منفرد (Solitary neurofibromas) تومورهای خوش‌خیم با مرز مشخص و بدون کپسول از بافت‌های نورومزانشیمی (neuromesenchymal tissue) شامل سلول‌های شوان (Schwann cells)، سلول‌های دور عصبی (perineural cells)، فیبروبلاست‌ها (fibroblasts) و ماست‌سل‌ها (mast cells) همراه با آکسون‌های عصبی هستند. این تومورها به صورت پاپول‌ها یا ندول‌های لاستیکی و به رنگ پوست یا بنفش ظاهر می‌شوند و معمولاً بدون علامت هستند. نوروفیبروم‌های منفرد می‌توانند در هر نقطه از بدن ایجاد شوند. این تومورها عمدتاً در بزرگسالی و اواخر نوجوانی بروز می‌کنند و نشانه‌ای از نوروفیبروماتوز (neurofibromatosis) نیستند. تفاوتی در بروز این تومورها بین جنسیت‌ها وجود ندارد.

ناهنجاری گلویی بینی
ناهنجاری گلویی بینی
گلیوم‌های بینی (Nasal gliomas) ضایعات مادرزادی با منشأ نوروژنیک هستند که از سلول‌های گلیال (glial cells) خارج از سیستم عصبی مرکزی (CNS) تشکیل شده‌اند و ارتباط مستقیمی با CNS ندارند. تصور می‌شود که این ضایعات به دلیل بسته شدن صفحه کریبریفورم (cribriform plate)، بسته شدن نامناسب نروپور قدامی (anterior neuropore)، یا شاید به دلیل انسفالوکله‌ای (encephalocele) که دیگر با CNS ارتباط ندارد، به وجود می‌آیند. همچنین به عنوان هتروتوپی گلیال بینی (nasal glial heterotopia) شناخته می‌شوند و تشخیص آن‌ها معمولاً در دوران نوزادی یا اوایل کودکی صورت می‌گیرد (اگرچه به ندرت ممکن است به صورت تصادفی در بزرگسالان تشخیص داده شوند). این ضایعات عمدتاً به صورت خارج بینی (extranasal) با ظاهری شبیه به همانژیوم (hemangioma) و تلانژکتازی (telangiectasia) ظاهر می‌شوند. ممکن است به صورت داخل بینی (intranasal) یا به صورت ترکیبی نیز ظاهر شوند و می‌توانند باعث احتقان و انسداد بینی شوند.

کیست درمیوی پوستی
کیست درمیوی پوستی
یک کیست درموئید پوستی ناشی از تغییرات در توسعه جنینی در خطوط برش (cleavage) است و احتمالاً نتیجه به دام افتادن سلول‌های اکتودرمال (ectodermal) در طی توسعه جنینی می‌باشد. این کیست دارای پوششی اپیتلیالی کراتینه‌شونده، غدد سباسه (sebaceous glands)، غدد اکرین (eccrine glands)، و گاهی موهای لانوگو (lanugo hair) است. کیست‌های درموئید ممکن است پوستی یا عمیق‌تر باشند. کیست‌های درموئید پوستی معمولاً در هنگام تولد یا اندکی بعد از آن مشاهده می‌شوند و معمولاً در ناحیه سر یافت می‌شوند. این کیست‌ها ممکن است با ساختارهای داخل‌جمجمه‌ای ارتباط داشته باشند؛ بنابراین، نمونه‌برداری و برداشتن آن‌ها باید توسط جراح مناسب انجام شود تا از عوارض عصبی مانند عفونت سیستم عصبی مرکزی (CNS) که می‌تواند منجر به آبسه لوب پیشانی، مننگوانسفالیت (meningoencephalitis) یا تشنج (seizures) شود، جلوگیری گردد.

"مِنينگوسل"
"مِنينگوسل"
مننگوسل (Meningocele) بیرون‌زدگی پرده‌های مغزی (مننژها) بدون همراهی با بافت نخاع یا بافت عصبی است. این عارضه معمولاً در طول ستون فقرات رخ می‌دهد و می‌تواند اندازه‌های مختلفی داشته باشد. مننگوسل شکلی پنهان از دیسرافیسم نخاعی (spinal dysraphism) است که در اثر نقص لوله عصبی (neural tube defect) ناشی از عدم بسته شدن لوله عصبی دمی (caudal neural tube) به وجود می‌آید. علت این عارضه چندعاملی است و کاهش اسید فولیک (folic acid) با این وضعیت مرتبط است. در معاینه معمولاً یک توده پر از مایع در خط وسط که با پوست پوشیده شده است، قابل مشاهده است. در این حالت، نخاع یا اعصاب درگیر نیستند؛ بنابراین، مننگوسل‌ها به‌طور معمول با نقص‌های عصبی همراه نیستند. اگر بافت عصبی نخاعی در نقص وجود داشته باشد، به آن مننگومیلوسل (meningomyelocele) می‌گویند.

خرید اشتراک