علل و مکانیسم آسیب معمول:
نابسامانی چندجهته شانه (MDI) به شلی علامتدار مفصل شانه با ناپایداری در حداقل دو جهت اشاره دارد. این وضعیت به طور کلی ناشی از کشیدگی، پارگی، یا جداشدگی لیگامانهای حمایتی شانه است که به افزایش حرکت مفصل و نیمدررفتگی یا دررفتگی غیرارادی در جهتهای تحتانی و همچنین قدامی و/یا خلفی منجر میشود.
بیشتر بیماران با شروع غیرتروماتیک مراجعه میکنند. این معمولاً در افرادی با شلی مفصل بیش از حد یا حرکتپذیری بیش از حد رخ میدهد که میتواند به صورت مادرزادی یا از استفاده بیش از حد، مانند کارهای دستی تکراری یا شرکت در ورزشها، به دست آید. بیماران کمتر احتمال دارد که آسیب ساختاری به مفصل داشته باشند و بیشتر احتمال دارد که نشانههای کنترل حرکتی ضعیف و ناهماهنگی کتف را نشان دهند. با این حال، MDI گاهی میتواند در حضور ضایعه ساختاری مانند پارگی لابروم یا نقص استخوانی وجود داشته باشد که نشاندهنده علت تروماتیک است.
تاریخچه و تظاهرات کلاسیک:
علائم میتوانند از درد مبهم شانه بدون ناپایداری قابل توجه تا نیمدررفتگی یا دررفتگی علامتدار در طول فعالیتهای روزانه یا خواب متفاوت باشند. ناراحتی، درد، شلی، اضطراب و جابجایی شانه با حرکت بالای سر شایع هستند. نقصهای عصبی گذرا مانند دورههای بیحسی یا پارستزی ممکن است رخ دهد.
MDI ناپایداری شانه در حداقل دو جهت یا صفحه حرکت است:
- ناپایداری قدامی شانه به صورت درد و دشواری با فعالیتهای بالای سر، که با شانه در وضعیت ابداکسیون، اکستنشن، و چرخش خارجی تشدید میشود، بروز میکند (مانند مراحل اولیه شتاب حرکت پرتابی بالای سر).
- ناپایداری خلفی شانه به صورت درد با شانه در وضعیت فلکسیون به جلو، ادداکسیون و چرخش داخلی بروز میکند (مانند فشار دادن یک درب سنگین، انجام شنا، یا در مرحله پیشرفته حرکت پرتابی بالای سر).
- ناپایداری تحتانی شانه به صورت درد در طول فعالیتهایی که کشش بر روی بازو وارد میکنند (مانند حمل کیسههای سنگین) بروز میکند.
شیوع:
- سن: MDI معمولاً افراد ۱۲ تا ۳۵ ساله را تحت تأثیر قرار میدهد.
- جنسیت: در میان افراد کمتحرک، MDI ممکن است بیشتر زنان جوان با توسعه عضلانی ضعیف را تحت تأثیر قرار دهد، اما شیوع بالاتری در میان مردان جوان ورزشکار گزارش شده است. شیوع کلی بین مردان و زنان برابر گزارش شده است.
عوامل خطر:
خطر MDI بستگی به سن بیمار، مشارکت در ورزش، استفاده بیش از حد، شلی مادرزادی مفصل شانه، اختلالات بافت همبند کلاژن (مانند سندرم اهلرز-دانلوس)، عدم تعادل عضلانی و از دست دادن استخوان گلنوئید و/یا هومرال دارد. این وضعیت اغلب افراد فعال و ورزشکاری که در ورزشهای بالای سر (مانند ژیمناستیک، شنا، والیبال، و پرتاب) یا فعالیتهایی که به طور مکرر کپسول شانه را به محدودههای حرکت شدید میکشند، شرکت میکنند، تحت تأثیر قرار میدهد. MDI پس از سن ۴۰ سالگی به دلیل سفت شدن طبیعی بافتهای اطراف شانه کمتر شایع است.
پاتوفیزیولوژی:
ناپایداری ناشی از ترکیبی از نقصهای تثبیتکنندههای استاتیک و دینامیک شانه است. این اغلب به دلیل شل شدن لیگامانهایی است که به لابروم کپسول شانه متصل هستند و سر استخوان بازو را احاطه و تثبیت میکنند. افزایش طول کپسول و کشش مکرر لیگامانهای گلنوهومرال به دلیل شلی بیش از حد باعث افزایش جابهجایی سر هومرال و پیشزمینه ناپایداری میشود. مهمتر از همه، پاتولوژی مشخصه MDI افزایش شلی کپسولی است که ممکن است مادرزادی باشد و با بیماری سیستمیک (مانند سندرم اهلرز-دانلوس، استخوانزایی ناقص، سندرم مارفان) همراه باشد یا از استفاده بیش از حد به دست آید. افزایش حرکت مفصل گلنوهومرال میتواند به دررفتگی، نیمدررفتگی یا میکروتروماهای مکرر که پارگیهای لابروم و/یا روتاتور کاف را ایجاد میکند، منجر شود.
سیستم درجهبندی / طبقهبندی:
ناپایداری شانه معمولاً بر اساس پاتولوژی طبقهبندی میشود، با MDI که با استفاده از مخفف AMBRI (غیرتروماتیک، چندجهته، اغلب دوطرفه، پاسخ به توانبخشی، و ممکن است نیاز به جابهجایی کپسولی تحتانی برای درمان جراحی داشته باشد) تعریف میشود. این MDI را از ناپایداری یکطرفه که با مخفف TUBS (تروماتیک، یکجهته، حضور ضایعه بانکارت، و نیاز به جراحی) تعریف میشود، متمایز میکند.