دلایل و مکانیسم آسیبدیدگی معمول:
بیثباتی خلفی شانه که میتواند شامل نیمهدررفتگی (subluxation) و دررفتگی (dislocation) باشد، با پارگیهای لابروم خلفی (posterior labral tears) همراه است و یک طیف نادر از بیماریها را در بر میگیرد. دررفتگی حاد خلفی شانه عمدتاً ناشی از ضربه بوده و نیاز به توجه فوری و جااندازی دارد. وارد کردن فشار محوری به بازویی که خم شده (flexed)، نزدیک به بدن (adducted) و به داخل چرخیده (internally rotated) است، باعث میشود که سر استخوان بازو از گلنوئید خلفی خارج شده و دچار دررفتگی یا نیمهدررفتگی شود. دررفتگی حاد خلفی همچنین میتواند ناشی از نیروهای مستقیم وارده به شانه جلویی باشد، مانند برخورد با داشبورد در تصادف خودرو. سایر علل شناخته شده دررفتگی حاد خلفی شانه شامل تشنجها (seizures)، برقگرفتگی (electrocution) و افتادن بر روی دست کشیده است.
بیثباتی خلفی شانه با نیمهدررفتگی شایعتر از دررفتگی خلفی است و معمولاً یک مشکل مزمن ناشی از میکروترومای مکرر است. نیروهای خلفی مکرر بر روی سر استخوان بازو (فشار محوری به بازویی که خم شده، نزدیک به بدن و به داخل چرخیده است، با بردارهای نیروی مشابه در دررفتگی حاد خلفی) میتواند به کشیدگی پیشرونده کپسول و پارگیهای لابروم خلفی منجر شود. خود بیثباتی نیز میتواند ناشی از دررفتگیهای مکرر شانه خلفی باشد.
تاریخچه و ارائه کلاسیک:
بیثباتی مزمن خلفی شانه بیشتر در بازیکنان فوتبال خط حمله، وزنهبرداران (به ویژه در پرس سینه) و ورزشکاران پرتاب بالای سر دیده میشود. مهم است که توجه داشته باشید که بیثباتی خلفی شانه اغلب میتواند با بیثباتی تحتانی شانه همراه باشد به دلیل ارتباط نزدیک کپسول خلفیتحتانی و نوار خلفی لیگامان گلنوهومرال تحتانی (PB-IGHL). پارگیهای لابروم خلفی گاهی میتوانند به صورت درد عمیق شانه بدون علائم واضح بیثباتی ظاهر شوند.
شیوع:
بیثباتی گلنوهومرال (شانه) حدود ۲٪ از جمعیت عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ با این حال، بیثباتی خلفی تنها ۲٪ تا ۱۲٪ از موارد بیثباتی شانه را تشکیل میدهد (بیثباتی قدامی شایعترین شکل بیثباتی شانه است).
عوامل خطر:
عوامل خطر شامل فعالیتهایی است که منجر به نیروهای خلفی بر روی سر استخوان بازو میشوند، از جمله بازی فوتبال (به ویژه خط حمله)، وزنهبرداری (به ویژه پرس سینه)، پرتاب بالای سر، شنا، انجام ژیمناستیک و کشتی. سایر عوامل خطر شامل تشنجها (صرع)، برخی از اختلالات بافت همبند که موجب هیپرموبیلیتی میشوند مانند سندرم اهلرز-دنلوس (Ehlers-Danlos syndrome) و رتروورژن و فرسایش بیش از حد گلنوئید است.
پاتوفیزیولوژی:
هر دو دررفتگی حاد خلفی شانه و بیثباتی خلفی شانه معمولاً با پارگیهای لابروم گلنوئید خلفی همراه هستند. لابروم گلنوئید یک نوار دایرهای از بافت فیبروکارتیلاژ است که برای افزایش عمق حفره گلنوئید به میزان ۵۰٪ عمل میکند تا دامنه حرکتی بیشتری برای استخوان بازو بدون دررفتگی فراهم کند. با دررفتن (یا نیمهدررفتن) سر استخوان بازو از گلنوئید خلفی، لابروم را تضعیف کرده و با عبور از روی آن، پارگی ایجاد میکند.