اختلالات تجزیهای با تغییراتی در هوشیاری، حافظه، هویت یا ادراک از محیط یا خود مشخص میشوند که از طریق آنها بیمار بهطور غیرارادی از واقعیت فرار میکند (یا "تجزیه میشود"). اختلالات تجزیهای بسته به علائم غالبی که تجربه میشوند طبقهبندی میگردند و شامل فراموشی تجزیهای (dissociative amnesia)، اختلال هویت تجزیهای (dissociative identity disorder) و اختلال مسخ شخصیت (depersonalization disorder) میشوند.
شیوع و عوامل خطر
شیوع دقیق این اختلالات ناشناخته است، اما تخمین زده میشود که حدود ۲ درصد یا بیشتر از جمعیت عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد و زنان بیشتر تشخیص داده میشوند. شروع زودهنگام علائم با شدت بیشتر مرتبط است. سابقه سوءاستفاده یا غفلت در کودکی رایج است و اغلب نادیده گرفته میشود یا کماهمیت تلقی میگردد. عوامل خطر شامل سوءاستفاده جسمی یا احساسی و همچنین قرار گرفتن در معرض جنگ، خشونت یا بلایای طبیعی میباشند.
ویژگیهای بالینی
ویژگیهای ارائه شده برای همه اختلالات تجزیهای شامل تغییرات موقت در رابطه بیمار با واقعیت است. اختلال هویت تجزیهای با دو یا چند حالت شخصیتی متمایز (که قبلاً بهعنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته میشد) ظاهر میشود؛ فراموشی تجزیهای با از دست دادن جزئی یا کامل حافظه برای رویدادهای روانشناختی استرسزا ارائه میشود؛ فراموشی تجزیهای با حالت فرار (fugue state) با سفر ناگهانی و غیرقابل توضیح و ناتوانی در به یاد آوردن ویژگیهای گذشته یا هویت فردی همراه است؛ و مسخ شخصیت/مسخ واقعیت با احساس تجربه خارج از بدن یا احساس کاملاً جدا شدن از خود یا محیط اطراف بروز میکند.
بیماریهای همزمان و درمان
شرایط همزمان شامل اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی، اختلال استرس پس از سانحه (posttraumatic stress disorder) و اختلالات عصبی عملکردی میباشند. خودکشی در بیماران با اختلالات تجزیهای، بهویژه اختلال هویت تجزیهای، شایع است.
اختلالات تجزیهای ممکن است گذرا یا عودکننده باشند. درمان شامل رواندرمانی و دارو است. بیماران با این اختلالات ممکن است با افزایش خطر ابتلا به شرایط مختلف پزشکی عمومی مواجه شوند.