پرفیریها گروهی از بیماریها هستند که ناشی از نقص یا اختلال در آنزیمهای دخیل در بیوسنتز هم (heme) میباشند. برخی از انواع پرفیریها ویژگیهای پوستی دارند. پرفیریهای با ویژگیهای پوستی تاولی شامل پورفیریای پوستی تأخیری (porphyria cutanea tarda یا PCT) و پورفیریای کبدیاریتروپویتیک (hepatoerythropoietic porphyria) میباشند. پرفیریهای با ویژگیهای پوستی غیر تاولی شامل پروتوپرفیریای اریتروپویتیک (erythropoietic protoporphyria) و پروتوپرفیریای وابسته به کروموزوم X (X-linked protoporphyria) هستند. پرفیریهایی که میتوانند هر دو ویژگی پوستی تاولی و حملات حاد نورویی احشایی را داشته باشند شامل کوپروپرفیریای ارثی (hereditary coproporphyria) و پورفیریای متغیر (variegate porphyria یا VP) میباشند. پرفیریهایی که فقط علائم نورویی احشایی بدون نشانههای پوستی دارند شامل پورفیریای متناوب حاد (acute intermittent porphyria) و پورفیریای نقص دهیدراتاز دلتا-آمینولوولینیک اسید (delta-aminolevulinic acid (ALA) dehydratase deficiency porphyria) میباشند.
پورفیریای متغیر (VP):
VP که به عنوان پورفیریای متغیر، پورفیریای مختلط، پورفیریای پوستی کبدی مادرزادی، و پورفیریای آفریقای جنوبی نیز شناخته میشود، یک اختلال تاولی است که به دلیل کمبود آنزیم پروتوپرفیرینوژن اکسیداز (protoporphyrinogen oxidase) به ارث برده میشود و این کمبود به صورت اتوزومال غالب انتقال مییابد. این آنزیم در بیوسنتز هم نقش دارد.
شیوع دقیق این بیماری ناشناخته است زیرا بسیاری از افراد بدون علائم هستند. شیوع علامتدار VP در اروپا حدود 1 در 300,000 تخمین زده میشود؛ این میزان در آفریقای جنوبی در افراد با تبار فنلاندی و هلندی بالاتر است.
طیف علائم بیماری:
طیف بروز بیماری بسیار گسترده است و از عدم وجود علائم تا حساسیت مزمن به نور و/یا حملات نورویی احشایی حاد متغیر است. حملات حاد نورویی احشایی میتوانند تهدید کننده زندگی باشند. هموزیگوتها و هتروزیگوتهای ترکیبی تمایل به بروز فنوتیپهای شدیدتری دارند.
سن بروز علائم:
سن معمول بروز علائم پس از بلوغ است. زنان بیشتر از مردان علائم پوستی و نورویی احشایی نشان میدهند.
یافتههای پوستی:
یافتههای پوستی، که شایعترین یافتهها در VP هستند، ناشی از سطح بالای پرفیرین در پلاسما و مواجهه پوست با نور در طول موج ۳۸۰-۴۲۰ نانومتر است. جذب نور در نوار سورت (Soret band) باعث فعالسازی نوری، تشکیل گونههای واکنشپذیر اکسیژن و آسیب بافتی میشود.
پاتوژنز حملات حاد:
پاتوژنز دقیق حملات حاد به خوبی درک نشده است. گمان میرود که برخی پیشسازهای پرفیرین – مانند ALA و پورفوبیلینوژن (porphobilinogen یا PBG) – که در مقادیر زیاد توسط کبد در طی حملات ترشح میشوند، نوروتوکسینهای قوی باشند.
عوامل تحریککننده حملات حاد:
داروهای پرفیرینوژنیک (مانند باربیتوراتها، فنیتوئین، سایر ضدصرعها، ریفامپین)، الکل، سیگار کشیدن، تغییرات هورمونی، مصرف هورمون (مانند پروژسترون)، عفونتهای مکرر یا مزمن، جراحی بایپس معده، و روزهداری یا رژیم غذایی (به خصوص محدودیت کربوهیدرات) میتوانند حمله حاد را تحریک کنند. آنزیمهای کبدی سیتوکروم p450 از هم به عنوان کوفاکتور استفاده میکنند؛ بنابراین، داروهایی که توسط بدن از طریق القای این آنزیمها تخریب میشوند ممکن است سنتز هم و تجمع پیشسازهای نوروتوکسیک پرفیرین را در این بیماران تسریع کرده و بدین ترتیب حمله حاد را تحریک کنند. این داروها شامل باربیتوراتها، استروژن/پروژسترون، گریزئوفولوین، و سولفونامیدها، در میان سایرین، میباشند. بنیاد پورفیریای آمریکا یک پایگاه داده برای جستجوی ایمنی دارو ارائه میدهد که اطلاعاتی در مورد تعامل داروهای خاص در بیماران مبتلا به پورفیریا فراهم میکند.
خطر افزایش یافته کارسینوم سلولهای کبدی:
در بیماران مبتلا به VP، به خصوص در افراد بالای ۵۰ سال، خطر افزایش یافتهای از کارسینوم سلولهای کبدی وجود دارد؛ بنابراین، پایش منظم ضروری است، به ویژه برای کسانی که عوامل خطر دیگر از جمله سیروز، عفونت هپاتیت C، یا اختلال مصرف الکل دارند.