نارسایی حرکتی کتف (Scapular Dyskinesis یا SD)، که به نام نارسایی کتفسینهای (Scapulothoracic Dyskinesis) نیز شناخته میشود، به حرکت یا قرارگیری غیرطبیعی کتف در برابر قفسه سینه اشاره دارد. این وضعیت میتواند در افراد سالم نیز مشاهده شود و بیشتر به عنوان نقص در سینماتیک ایدهآل شانه بهجای یک بیماری شناخته میشود.
علل و مکانیزمهای معمول آسیب: SD علت واحدی ندارد و علل آن به چند دسته تقسیم میشود.
• اسکلتیعضلانی:
ناهنجاریها و عدم تعادلهای عضلانی از شایعترین عوامل موثر بر SD هستند.
سفتی عضلات قدامی، مانند عضله پکتورالیس مینور و سر کوتاه بایپس، با بارگذاری بیش از حد بر روی عضلات خلفی که کتف را تثبیت میکنند، SD را تشدید میکند. خستگی تثبیتکنندههای پیرامونی کتف ممکن است به SD در افرادی که به حرکات تکراری بالای سر مشغول هستند، کمک کند.
حرکت غیرطبیعی در مفاصل گلنوهومرال و آکرومیوکلاویکولار (AC) با SD مرتبط است.
سفتی کپسول مفصلی یا آرتروز. ناپایداری مفصل ناشی از دررفتگی قبلی، شلی کپسولی یا پارگی لابروم.
ناهمترازی استخوانی، مانند بهبود نادرست استخوان ترقوه، کیفوز توراسیک و لوردوز گردنی، میتواند زمینهساز توسعه SD باشد.
• ناهنجاریها و عدم تعادلهای عضلانی از شایعترین عوامل موثر بر SD هستند.
سفتی عضلات قدامی، مانند عضله پکتورالیس مینور و سر کوتاه بایپس، با بارگذاری بیش از حد بر روی عضلات خلفی که کتف را تثبیت میکنند، SD را تشدید میکند. خستگی تثبیتکنندههای پیرامونی کتف ممکن است به SD در افرادی که به حرکات تکراری بالای سر مشغول هستند، کمک کند.
• سفتی عضلات قدامی، مانند عضله پکتورالیس مینور و سر کوتاه بایپس، با بارگذاری بیش از حد بر روی عضلات خلفی که کتف را تثبیت میکنند، SD را تشدید میکند. • خستگی تثبیتکنندههای پیرامونی کتف ممکن است به SD در افرادی که به حرکات تکراری بالای سر مشغول هستند، کمک کند. • حرکت غیرطبیعی در مفاصل گلنوهومرال و آکرومیوکلاویکولار (AC) با SD مرتبط است.
سفتی کپسول مفصلی یا آرتروز. ناپایداری مفصل ناشی از دررفتگی قبلی، شلی کپسولی یا پارگی لابروم.
• سفتی کپسول مفصلی یا آرتروز. • ناپایداری مفصل ناشی از دررفتگی قبلی، شلی کپسولی یا پارگی لابروم. • ناهمترازی استخوانی، مانند بهبود نادرست استخوان ترقوه، کیفوز توراسیک و لوردوز گردنی، میتواند زمینهساز توسعه SD باشد.
• نورولوژیک:
SD ممکن است به طور ثانویه به رادیکولوپاتی یا فلج عصبی که عضلات عصبدهی شده را مهار میکند، بروز کند.
عصب جانبی نخاعی (عصب جمجمهای XI): عضله تراپزیوس فلج عصب توراسیک بلند (ریشههای C4-C7): عضله سراتوس انتریور عصب اسکاپولار دورسال (ریشه C5): عضله رومبویید
• SD ممکن است به طور ثانویه به رادیکولوپاتی یا فلج عصبی که عضلات عصبدهی شده را مهار میکند، بروز کند.
عصب جانبی نخاعی (عصب جمجمهای XI): عضله تراپزیوس فلج عصب توراسیک بلند (ریشههای C4-C7): عضله سراتوس انتریور عصب اسکاپولار دورسال (ریشه C5): عضله رومبویید
• عصب جانبی نخاعی (عصب جمجمهای XI): عضله تراپزیوس • فلج عصب توراسیک بلند (ریشههای C4-C7): عضله سراتوس انتریور • عصب اسکاپولار دورسال (ریشه C5): عضله رومبویید
تاریخچه کلاسیک و نحوه بروز:
• SD ممکن است در افراد بدون علائم نیز مشاهده شود. درد یا سفتی میتواند با گذر زمان یا استفاده بیش از حد بروز کند. • درد گردن و شانه یک شکایت رایج در جمعیت عمومی است. • بیماران مبتلا به SD اغلب با درد گردن و شانه به همراه ضعف عضلانی و ناپایداری شانه پس از افزایش ناگهانی در فرکانس یا شدت فعالیت مراجعه میکنند. • علائم با فعالیت (مانند پرتاب یا دسترسی طولانیمدت) بدتر میشوند و با استراحت بهبود مییابند. • تا 100٪ از بیماران مبتلا به SD دارای سایر بیماریهای همزمان شانه هستند.
شیوع:
• سن – شیوع بیشتر در افراد مسن. • جنسیت – شیوع برابر.
عوامل خطر:
• SD علامتدار با بیماریهای دیگر شانه مانند تاندینوپاتی کاف روتاتور، پارگیهای لابروم، ناپایداری مفصل AC و آرتروز گلنوهومرال همراه است. مشخص نیست که آیا SD بیماران را به سایر بیماریهای شانه مستعد میکند یا برعکس. • SD اغلب در بیماران مسن به دلیل تغییرات دژنراتیو همزمان شانه مشاهده میشود. • افرادی که مدت طولانی در حالت نشسته پشت کامپیوتر با وضعیت نامناسب هستند یا حرکات تکراری بالای سر انجام میدهند (پرتاب، شنا، دسترسی و غیره) نیز در معرض خطر بالایی هستند. • ورزشکارانی که حرکات پرتابی بالای سر انجام میدهند نسبت به همتایان غیرپرتابی خود بیشتر در معرض SD هستند. حدود 94٪ از ورزشکارانی که دچار آسیب پرتابی شانه هستند، SD دارند.
پاتوفیزیولوژی: هیچ اتصال استخوانی بین کتف و قفسه سینه وجود ندارد؛ این مفصل از بافتهای نرم تشکیل شده است که اجازه چرخش و انتقال کتف