مراقبت اورژانسی / تثبیت:
مسمومیت حاد با متآمفتامین (methamphetamine) به عنوان یک سندرم سمپاتومیمتیک (sympathomimetic toxidrome) ظاهر میشود. به دلیل توانایی این ماده در آزادسازی آمینهای بیوژنیک و ایجاد تحریک روانی-حرکتی، بیماران ممکن است با هایپرترمی (hyperthermia)، تاکیکاردی (tachycardia) و فشار خون بالا (hypertension) مواجه شوند. تأثیرات بر سیستم عصبی مرکزی (CNS) شامل تحریک، توهم و تشنج است. روانپریشی (psychosis) با مسمومیت متآمفتامین بیشتر از سایر محرکها مانند کوکائین رخ میدهد. مسمومیت قلبیعروقی میتواند با دیسریتمیها (dysrhythmias)، انفارکتوس حاد میوکارد (acute myocardial infarction)، جداشدگی آئورت (aortic dissection) و سندرم زجر تنفسی حاد (ARDS) ظاهر شود. رابدومیولیز (rhabdomyolysis) و نارسایی حاد کلیه نیز از عوارض احتمالی مسمومیت هستند.
بیماران با مسمومیت حاد متآمفتامین باید در صورت هایپرترمی به طور فعال خنک شوند و با بنزودیازپینها (benzodiazepines) درمان شوند. آنتیسایکوتیکها، از جمله هالوپریدول (haloperidol)، به عنوان درمان کمکی استفاده شدهاند، اما باید به خطر کاهش آستانه تشنج توجه شود. بنزودیازپینها همچنان به عنوان درمان خط اول در مسمومیت با متآمفتامین مطرح هستند. هیدراتاسیون وریدی (IV hydration) و پایش قلبیعروقی باید انجام شود، با هدف خروجی ادرار ۱-۲ میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در ساعت برای کسانی که دچار رابدومیولیز هستند، که در بیماران هایپرترمیک بیشتر رخ میدهد.
بررسی تشخیصی:
آمفتامین (amphetamine) در سال ۱۹۳۲ به عنوان ضد احتقان بینی با نام بنزدرین (Benzedrine) به بازار عرضه شد و هر دو آمفتامین و متآمفتامین در طول جنگ جهانی دوم به عنوان محرک به سربازان داده شد. سوءاستفاده از این محرک از اوایل ۱۹۴۰ گزارش شده است، و قانون مواد کنترلشده ایالات متحده در سال ۱۹۷۰ آمفتامین را به عنوان یک ماده از دسته II معرفی کرد.
متآمفتامین یا مت، یک داروی محرک غیرقانونی و سمپاتومیمتیک است. اضافه شدن یک گروه متیل اضافی به آمفتامین، آن را بیشتر محلول در چربی میکند و اجازه میدهد که سریعتر از سد خونی-مغزی عبور کند. این ماده به شکل کریستال، پودر و قرص موجود است، اما رایجترین روش مصرف آن به صورت داخل بینی (یعنی دمیدن) است که مدت زمان عمل طولانیتری دارد. غلظتهای سرمی اوج در عرض ۱۵ دقیقه هنگام استفاده از طریق وریدی یا داخل بینی رخ میدهد. این ماده با نامهای خیابانی متعددی مانند اسپید (speed)، آیس (ice)، چاک (chalk)، کریستال (crystal) و کرانک (crank) شناخته میشود.
متآمفتامین هیدروکلراید (Desoxyn) یک محصول دارویی موجود برای درمان اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) است. این دارو به عنوان یک داروی ضد چاقی کوتاهمدت نیز کاربرد دارد.
اختلال مصرف متآمفتامین به مصرف غیرقانونی متآمفتامینها به عنوان داروی سوءاستفاده اشاره دارد. مصرف متآمفتامین منجر به آزادسازی دوپامین، نوراپینفرین و سروتونین و به میزان کمتری مهار بازجذب آنها میشود. مسمومیت منجر به حالت هوشیاری بیش از حد، انرژی بالا و احساسی از سرخوشی و افزایش میل جنسی میشود. در دوز بالا و مسمومیت، علل اصلی مرگ و میر از منشاء قلبیعروقی و مغزی هستند. بیخوابی، تحریک با پارانویا، روانپریشی، دهان خشک با پوسیدگی دندان، اختلال شناختی/حافظه و کاردیومیوپاتی نیز با مصرف مزمن متآمفتامین مرتبط هستند.
استفاده از متآمفتامین به عنوان یک داروی سوءاستفاده غیرقانونی هم در ایالات متحده و هم در سراسر جهان در حال افزایش است. تخمین زده میشود که ۲٪ از جمعیت ایالات متحده از متآمفتامین استفاده کردهاند. بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹، یک مطالعه نشان داد که مصرف متآمفتامین در افراد ۱۸-۲۳ ساله ۳۰۰٪ افزایش یافته است. مناطق غرب میانه و غربی به خصوص نرخ بالای سوءاستفاده دارند. افرادی با اختلالات روانپزشکی زمینهای، اختلالات خلقی و ADHD در معرض خطر بیشتری برای توسعه اختلال مصرف متآمفتامین هستند. اختلال مصرف با تحصیلات کم، شروع مصرف در سنین پایین و ناتوانیهای زمینهای مرتبط است. مطالعات اخیر همچنین الگوهای مصرف خطرناکتر با مصرف همزمان هروئین و فنتانیل را گزارش میکنند. افزودن اوپیوئیدها باعث افزایش بیماریزایی و مرگ و میر در این جمعیت بیمار شده است.
توسعه اختلال مصرف متآمفتامین با استفاده اجباری از اولین استفاده سریع است. تخمین زده میشود که ممکن است کمتر از ۲ ماه طول بکشد تا هوسها ایجاد شود و الگوهای استفاده منظم توسعه یابد.
اختلال مصرف متآمفتامین یا اختلال مصرف مواد آمفتامیننوع، در دسته اختلال مصرف محرک در دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) قرار میگیرد و مفاهیم قبلی سوءمصرف متآمفتامین و وابستگی به متآمفتامین را به یک مفهوم تشخیصی واحد از خفیف تا شدید ترکیب میکند.
مصرف متآمفتامین اغلب منجر به رفتارهای جنسی پرخطر میشود که خطر بارداری و بیماریهای مقاربتی را افزایش میدهد. مطالعات نشان دادهاند که الگوی مصرف بالاتری در مردانی که با مردان رابطه جنسی دارند وجود دارد، با پتانسیل افزایش انتقال HIV. مصرف مزمن می