اختلال استرس پس از سانحه (Posttraumatic Stress Disorder)
اختلال استرس پس از سانحه یک اختلال مرتبط با تروما و استرس است که با رویدادهای تروماتیک یا وحشتناک مرتبط بوده و منجر به واکنشهای احساسی، رفتاری و شناختی مکرر میشود. این واکنشها با رویدادهایی که با تروما اصلی مرتبط هستند، تحریک میشوند و علائم آن حداقل یک ماه و در بسیاری از موارد سالها پس از یک تروما خاص ادامه مییابد. علائم این اختلال بسیار متغیر بوده و میتواند به صورتهای روانی و جسمی بروز کند. تظاهرات روانی شامل افکار منفی وسواسی، کابوس، بازگشت به گذشته (فلاشبک)، تحریکپذیری، پرخاشگری، ترس، جدایی (دیسوسیاسیون)، رفتارهای اجتنابی، اختلالات خواب، فقدان علاقه، بیشهشیاری و تمرکز ضعیف است. علائم جسمی مانند تنفس سریع، افزایش ضربان قلب، تعریق و لرزش نیز اغلب در اختلال استرس پس از سانحه دیده میشود. مجموعه علائم مشاهده شده در این اختلال، شباهت زیادی به حملات حاد پانیک (acute panic attacks) و همچنین اختلال اضطراب فراگیر (generalized anxiety disorder) و/یا اختلال افسردگی عمده (major depressive disorder) دارد.
انواع مختلفی از تروما میتواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه شود، از جمله خشونت، سوءاستفاده جسمی، سوءاستفاده عاطفی، تجاوز جنسی، شاهد بودن یک عمل خشونتآمیز، یا تجربه درد شدید، جنگ، شکنجه یا اعمال تروریستی. علاوه بر تروماهای عاطفی و جسمی، رویدادهای پزشکی حاد مانند سکته مغزی (cerebrovascular events)، حمله قلبی (myocardial infarction) و بستریهای طولانی در واحد مراقبتهای ویژه نیز با اختلال استرس پس از سانحه مرتبط شدهاند. شیوع طول عمر این اختلال در ایالات متحده تقریباً ۶٪ تا ۹٪ است. عوامل خطر برای اختلال استرس پس از سانحه شامل وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین، تحصیلات ضعیف، سوءاستفاده قبلی، جداییهای خانوادگی یا دیگر، کودکی تروماتیک و سابقه خانوادگی بیماری روانی است.
مسیر توسعه اختلال استرس پس از سانحه به خوبی درک نشده است. مطالعات MRI کاهش حجم هیپوکامپ، آمیگدال و قشر پیشپیشانی قدامی را نشان دادهاند. کاهش تنظیم مزمن گیرندههای آدرنرژیک و کاهش سطح کورتیکواستروئید نیز با این اختلال مرتبط شدهاند.
اختلال استرس پس از سانحه میتواند یک وضعیت مزمن با مدت زمان طولانی باشد. با این حال، درمان مؤثر وجود دارد و بیماران میتوانند با درمان فشرده بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی و توانایی عملکرد در جامعه داشته باشند.
بیماران مبتلا به این اختلال ممکن است در معرض افزایش خطر ابتلا به شرایط پزشکی عمومی مختلف باشند.