سندرم جیانوتی-کروستی (Gianotti-Crosti syndrome) که به عنوان پاپولار آکرو درماتیت کودکان نیز شناخته میشود، یک درماتوز حاد و خود محدودشونده است که بیشتر در فصول بهار و تابستان رخ میدهد.
ویژگیهای بالینی
این سندرم با ضایعات پاپولار یا پاپولووزیکولار مشخص میشود که عمدتاً سطوح اکستانسور (extensor surfaces) اندامها، باسن و صورت را درگیر میکنند. معمولاً غشاهای مخاطی درگیر نمیشوند و خارش (pruritus) میتواند متغیر باشد. ضایعات طی ۲ تا ۳ روز ظاهر میشوند و ضایعات جدیدی ممکن است در طول ۲ تا ۳ هفته اول به وجود آیند. سندرم جیانوتی-کروستی میتواند بین ۱۰ روز تا ۶ ماه ادامه داشته باشد.
گروههای سنی
این سندرم معمولاً در کودکان پیشدبستانی بین ۱ تا ۶ سال دیده میشود، اما میتواند در کودکان تا سن ۱۳ سال نیز مشاهده شود و گزارشهای نادری از آن در بزرگسالان وجود دارد.
پاتوفیزیولوژی و عوامل مؤثر
اگرچه پاتوفیزیولوژی دقیق این سندرم ناشناخته است، اما پذیرفته شده که نتیجه واکنش حساسیت تأخیری به عوامل بیماریزا (pathogens) مختلف و گاهی واکسنها است. ویروس هپاتیت B و ویروس اپشتین-بار (Epstein-Barr virus) دو عامل بیماریزای شایع مرتبط با این سندرم هستند، اما مواردی نیز پس از عفونت با ویروسهای هپاتیت A و C، سیتومگالوویروس (cytomegalovirus)، انتروویروسها (enteroviruses)، کووید-۱۹، روتاویروس (rotavirus)، ویروس سنسیشیال تنفسی (respiratory syncytial virus)، پاروویروس B19، ویروس واکسینیا (vaccinia virus)، ویروس سرخجه (rubella virus)، HIV و ویروس پاراآنفلوآنزا (parainfluenza virus) گزارش شده است. واکسیناسیون کووید-۱۹ نیز به عنوان یک عامل تحریککننده شناخته شده است. عفونتهای باکتریایی شامل بارتونلا هنزله (Bartonella henselae)، بوریلیا بورگدورفری (Borrelia burgdorferi)، استرپتوکوک بتاهمولیتیک (β‐hemolytic streptococcus) و مایکوپلاسما پنومونیه (Mycoplasma pneumoniae) نیز با این سندرم مرتبط بودهاند. این سندرم پس از واکسیناسیون علیه ویروس پولیو، دیفتری، سیاهسرفه، انسفالیت ژاپنی، آنفلوآنزا، و ویروس هپاتیت B و سرخک (با هم) نیز مشاهده شده است. ویژگیهای بالینی این سندرم، مستقل از عامل تحریککننده، یکسان هستند.
عوامل خطر
یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ نشان داد که کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک (atopic dermatitis) یا سایر تظاهرات آتوپی در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این سندرم هستند. در بزرگسالان، ممکن است هورمونها در پاتوفیزیولوژی نقش داشته باشند، زیرا در این گروه سنی تمایل بیشتری در زنان دیده میشود.